سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همیشه دوست داشته‌ام طلبه‌ای آزاد باشم؛ مثلاً اگر چه انجمن حجتیه را دوست داشته‌ام ولی به آن نپیوستم. تهمت‌هایی که به این انجمن زده‌اند درست نبوده گرچه کار آن توأم با ضعف‌هایی بوده است. این واقعیت‌ها را من و کسان دیگر به امام هم می‌گفتیم. من همانگونه که به حزب جمهوری اسلامی خوش‌بین بودم و به آن نپیوستم، به انجمن حجتیه هم خوش‌بین بودم، اما به آن نپیوستم. هرگاه جریانی را به نفع اسلام می‌دیدم از آن حمایت می‌کردم؛ مثلاً در جریان نهضت اسلامی هرگاه اعلامیه‌ای در طرفداری از امام بود زیر آن را امضا می‌کردم و پای همه چیز آن می‌ایستادم.

انجمن حجتیه برای ظهور حضرت مهدی (ع) زمینه را مهیا می‌ساخت؛ آنها نمی‌توانستند با مسائل حساس سیاسی خود را درگیر کنند، تقیه می‌کردند. ما برخی مواقع مجبور بوده‌ایم حتی پشت سر سعودی‌ها نماز بخوانیم و گرچه شرایط این نماز، مطابق با آنچه در ذهن و دل ما نیست، با این همه ناچاریم آن را انجام دهیم، چون مراجع ما به انجام آن جواز داده‌اند. موضع‌گیری سیاسی انجمن حجتیه نیز بیشتر از سر تقیه بوده است. این مسئله غیر از شعار جدایی دین از سیاست است. اعضای انجمن حجتیه بر این اعتقاد بودند که ما قدرت مقابله با حکومت محمدرضا پهلوی را نداریم؛ درست مثل امیرالمؤمنین (ع) که تا جایی که توانست برای جانشینی پیامبر کوشید، ولی وقتی دید نمی‌شود به این خواسته جامه‌ی عمل پوشید و ممکن است با بروز اختلاف، مردم از دین برگردند حتی با ابوبکر بیعت کرد.

برخی از اعضای انجمن حجتیه برای پیروزی انقلاب اسلامی خیلی تلاش کردند. پس از پیروزی انقلاب هم بیشتر آنها به مردم پیوستند و حتی خود آقای حلبی به امام نامه نوشت و پیروزی انقلاب را تبریک گفت. متأسفانه بعدها درباره‌ی این گروه و انجمن مسائلی پیش آمد. شهید مطهری هم از کسانی بود که انجمن حجتیه را خوب می‌شناخت. ایشان یک‌بار به من گفتند: خزعلی! بیا نگذاریم اینها (انجمن حجتیه) را کنار بزنند، بیا اینها را کمک کنیم، بعد از ایشان من تنها ماندم و غوغا بر ضد انجمن حجتیه زیاد شد. (خاطرات آیت‌الله خزعلی، تدوین: دکتر حمید کرمی‌پور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 145 و 146)




تاریخ : یکشنبه 90/5/9 | 2:22 عصر | نویسنده : حجت اله علیمحمدی | نظر